سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
موسسه طب سنتی درمان سبز ایرانیان


روایات متعددى از اهل بیت علیهم السلام ، درباره انقلاب اسلامى و زمینه ساز ظهور حضرت مهدى (ع ) در یمن وارد شده است که برخى از آنها صحیح السند مى باشد، که حتمى بودن وقوع این انقلاب را تصریح مى کند و آن را درفش هدایت و زمینه ساز قیام حضرت مهدى و یارى کننده آن حضرت توصیف مى کند.. حتى برخى از روایات انقلاب اسلامى یمن را در زمان ظهور، هدایت بخش ترین درفش ها بطور مطلق بحساب مى آورد و در وجوب یارى رساندن به آن ، همانگونه تاءکید مى کند که در یارى درفش ‍ مشرق ایرانى ، بلکه بیش از آن تاءکید مى نماید و وقت آن را همزمان با خروج سفیانى در ماه رجب یعنى چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (ع ) و پایتخت آن را صنعا معرفى مى کند.
اما نام رهبر آن ، در روایات ، معروف به یمنى مى باشد و روایتى نام وى را ((حسن )) و یا ((حسین )) و از نسل زیدبن على علیهما السلام یاد مى کند ولى این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است .
اینک مهم ترین روایات مربوط به انقلاب یمنى :
از امام صادق (ع ) روایت شده است که فرمود:
((قبل از قیام قائم وقوع پنج علامت حتمى است : یمنى ، سفیانى ، صیحه آسمانى ، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان .))
و نیز فرمود:
((خروج سفیانى و یمنى و خراسانى در یک سال و یک ماه و یک روز و ترتیب آنها همچون رشته مهره ها پشت سرهم خواهد بود. پریشانى و سختى از هر سو پدید مى آید و اى بر کسى که با آنها مخالفت و دشمنى کند، در میان درفش ها، هدایت کننده تر از درفش یمین وجود ندارد، چرا که درفش حق است و شما را بسوى صاحب تان دعوت مى کند. وقتى یمنى قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام است . و آنگاه که خروج کند بسوى او بشتاب که درفش او درفش هدایت است . و بر هیچ مسلمانى ، سر پیچى از او جایز نیست . و اگر کسى چنین کند از اهل آتش خواهد بود، زیرا که او مردم را به حق و به راه مستقیم دعوت مى کند.))
از امام رضا(ع ) روایت شده است که فرمود:
((قبل از این اءمر، سفیانى و مروانى و شعیب بن صالح است پس ‍ چگونه مى گوید این و آن ))
مجلسى ره گوید: ((یعنى چگونه محمد بن ابراهیم یا دیگرى که خروج مى کند مى گوید قائم من هستم )) و منظور از مروانى یاد شده در روایت ، احتمال دارد که اءبقع بوده و یا آنکه اصل او خراسانى باشد که از سوى نسخه برادران اشتباهى رخ داده باشد.
از امام صادق (ع ) روایت شده است که فرمود:
((خروج این سه تن ، خراسانى ، سفیانى و یمنى در یک سال و یک ماه و یک روز اتفاق مى افتد. و درفش یمنى از همه هدایت کنندتر است زیرا که دعوت به حق مى کند.))
و از هشام بن حکم نقل شده است که گفت : چون طالب حق خروج کرد به ابوعبدالله (امام صادق (ع )) گفته شد: ((آیا امیدوارید این شخص یمنى باشد؟ حضرت فرمود: خیر، یمنى دوستدار على است و این شخص از آن حضرت بیزارى مى جوید)) و در همین روایت آمده است که ((یمنى و سفیانى همچون دو اسب مسابقه هستند و هر یک مى کوشد که از دیگرى سبقت جوید)).
و در پاره اى از روایات درباره حضرت مهدى (ع ) وارد شده است :
((او از یمن و آبادى اى به نام کرعه خروج مى کند.))
بعید نیست که منظور از این شخص همان یمنى باشد که قیام خود را از این منطقه آغاز مى کند، زیرا آنچه در روایات ثابت و متواتر است . این است که مهدى (ع ) از مکه و مسجدالحرام قیام مى کند.
در کتاب بشارة الاسلام آمده است :
((آنگاه ، فرمانروائى از صنعاء بنام حسین یا حسن ، قیام مى کند و با قیام او فتنه ها از میان مى رود، خجسته و پاک ظاهر مى شود و در پرتو او ظلمت از بین مى رود و حق بعد از پنهان شدن ، بوسیله او آشکار مى گردد.))
و اینک ، بررسیهایى چند درباره انقلاب و قیام یمنى :
اما نقش آن . بطور طبیعى ، انقلاب زمینه ساز حضرت مهدى (ع ) در یمن که سهم و نقش عمده اى در مساعدت نهضت آن حضرت و یارى رساندن به انقلاب حجاز دارد.. و یاد نشدن این نقش در روایات ، وجود آن را نفى نمى کند. بلکه ممکن است به جهت حفظ و زیان نرسیدن به آن باشد و ما بزودى در مبحث نهضت آن حضرت خواهیم گفت که نیروى انسانى اى که در مکه و حجاز قیام مى کند تشکیل دهنده سپاه حضرت مهدى (ع ) است ، بطور عمده و اساسى از یاوران حجازى و یمنى وى خواهند بود.
اما نقش یمنى هاى زمینه ساز در عراق :
روایات مى گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. نیروهاى یمنى و ایرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى شوند و از روایات چنین ظاهر مى شود که نقش نیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش ‍ پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است ، زیرا از لحن اءخبار چنین فهمیده مى شود که طرف درگیر با سفیانى ، مردم مشرق زمین یعنى یاران خراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى گردند.
اما در منطقه خلیج ، علاوه بر حجاز، یمنى ها نقش اساسى خواهند داشت ،گر چه روایات ، آنرا خاطرنشان نساخته اند ولى بطور طبیعى با توجه به روند حوادث ظهور و جغرافیاى منطقه ، بایستى فرمانروائى یمن و حجاز و کشورهاى حوزه خلیج در دست نیروهاى یمن ، پیرو حضرت مهدى (ع ) قرار گیرد
.

 

منبع : عصر ظهور


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حکیم مهدی پیرانه 94/6/24:: 9:50 عصر     |     () نظر